مراغه یکی از قدیمیترین شهرهای ایران و دومین شهر بزرگ استان آذربایجانشرقی میباشد که در کنار رودخانه زیبای صافی و در مشرق دریاچه ارومیه و بر دامنه جنوبی کوه سهند قرار گرفته است. این شهر با ۲۵۰۰۰۰ نفر جمعیت و ۲۵ کیلومتر مربع مساحت، بزرگترین و پرجمعیتترین شهر استان آذربایجان شرقی پس از کلانشهر تبریز است. واژهٔ مراغه پس از فتح ایران توسط اعراب رایج شده و پیش از ورود اسلام این شهر با نامهایی همچون «افرازهرود»، «افرازروح»، «افراهروز» و «افرازهارود» شناخته میشده که بعدها به «ماراوا»، «ماراغا» و «مراغه» تغییر یافتهاست. و بر همین اساس قدمت شهر مراغه به دوره ماد بر میگردد. شهر مراغه در طول سدههای گذشته، همواره بهعنوان یکی از آبادترین و پرجمعیتترین شهرهای آذربایجان و ایران شناخته میشده و پادشاهان توجه ویژهای نسبت به این شهر داشتهاند.
واژهای که امروزه بر این شهر اطلاق میشود، تغییریافتهٔ واژهٔ ترکی «ماراآغا» بهمعنای جایگاه بزرگان است. موقعیت منطقهای مراغه طوری است که از شمال به شهر تبریز ارتفاعات کوههای سهند و از شرق به شهرستان هشترود و از سمت مغرب به دریاچه ارومیه و از جنوب به شهرستان میاندوآب محدود است فاصله مراغه – تبریز از طریق جاده آ سفالته ۱۳۰کیلومتر است اختلاف ساعت این شهر با تهران۲۱دقیقه و ۳۰ثانیه است. این شهرعلاوه بر جاده آسفالته از طریق خط آهن به تبریز و تهران و از طریق خطوط هوایی به تهران متصل میشود. بطور کلی مراغه از دو ناحیه کوهستانی و جلگهای تشکیل یافته واز لحاظ آب و هوا معتدل (متمایل به سردی) و نسبتا مرطوب است. بیشینهٔ دمای این شهر در تابستانها حدود ۳۵ درجهٔ سانتیگراد بالای صفر و کمینهٔ آن در زمستانها حدود ۲۰ درجه سانتیگراد زیر صفر است؛ همچنین میزان بارش سالانه در مراغه حدود ۳۳۰ میلیمتر است. بهجهت قرارگرفتن این شهر در دامنهٔ جنوبی سهند، رودخانههایی نظیر صوفیچای و مردقچای که از این کوهستان سرچشمه میگیرند، از داخل مراغه عبور کرده و در رونق و آبادانی شهر تأثیر بهسزایی داشتهاند. مراغه یکی از مراکز مهم تهیه و صدور خشکبار محسوب می شود. و از چشمههای معدنی معروف اطراف شهر مراغه میتوان به شورسو، گشایش، ایستیبلاغ، قره پالچیق و ساریسو اشاره کرد. و از جملهٔ آثار تاریخی و جایهای دیدنی مراغه میتوان به آرامگاه اوحدی مراغهای، برج مدور، پل خانقاه، پل قلعهٔ دختر، پل مردق، رصدخانهٔ مراغه، غار کبوتر، غارهای رصدخانه، کلیسای مراغه، گنبد سرخ، گنبد غفاریه، گنبد کبود، مسجد شجاعالدوله، مسجد شیخ ابا، مسجد شیخ تاج، مسجد ضریر، مسجد طاق، مسجد ملارستم، مسجد ملامعزالدین، معبد مهر، مقبرهٔ آقالار و موزهٔ ایلخانان وصدها مورد دیگر اشاره کرد . اوج شهرت نام مراغه به عهد هلاکوخان میرسد. در دوره هلاکوخان و در زمانی که مراغه به عنوان پایتخت برگزیده شده بود با تقاضا و تشویق دانشمند بزرگ ایرانی خواجه نصیر الدین طوسی معتبرترین مرکز علمی جهان یعنی رصدخانه مراغه در یکی از تپههای شمال غربی مراغه احداث گردید که قبل از ویرانی یکی از بزرگترین مراکز پژوهشی و نجومی زمان خود در جهان بود. و هم اکنون گنبدی بلند جهت پوشش بقایای برج مرکزی رصد خانه بر روی آن احداث گردیده که به عنوان نمایشگاه، از آلات و وسایل نجومی آن دوره نیز در آن استفاده خواهد شد . ازسوغات مراغه میتوان صابون سجوق باسلوق عسل وخشکبار آن رانام برد. پس از حملات عربها گروهی از مردم مراغه در حدود هزار سال پیش از آن شهر کوچیده و به منطقه رودبار الموت رفتند. این کوچندگان امروز نیز به نام مراغیها نامیده میشوند و در ۷-۸ روستای رودبار الموت سکونت دارند و به زبان مراغی سخن میگویند. آنها زبان اصلی مادی مراغه آذربایجان را حفظ کردهاند و امروز نیز به زبان ایرانی آذری سخن میگویند. حمدالله مستوفی، دین مراغیهای الموت را آیین مزدکی نامیدهاست.وی زبان مردم خود شهر مراغه را «پهلوی متغیر» نامیده که منظور همان زبان آذری است.
خصوصیات اخلاقی و ویژگی های فرهنگی
مردم ا ین دیار عموماً میهمان نواز، آگاه، خونگرم و در درستی دیر پا هستند. در غریبه نوازی شهرهاند و کمتر زیر زور میروند و اگر از لحاظ مادی ضعیف باشند کمتر از آن حرف میزنند و نسبت به غرور و شخصیت خویش بسیار حساس هستند. وقتی که کتاب فرهنگ این دیار را میگشائیم هر ورقش سند باورها، سمبلها، سنتها و ارزشهای نیاکانش حکایت دارد و چنان میبینیم که با جانبازیهای اجدادش از دستبرد تاریخ به دور مانده و دست نخورده و سینه به سینه چون میراث گرانبها به فرزند رسیده است. به حقیقت این آداب و سنن با اصول و عقاید اسلامی عجین شده و جلوه روحانی به خود گرفته است و در پیوندی پایدار با پیشینه تاریخی و میراث کهن حیثیتی غرورآفرین و جاودانه یافته است. مردم این شهر به زبان ترکی آذربایجانی سخن میگویند و پیرو مذهب شیعه اثنی عشری هستند.